Saturday, September 19, 2009

حق السکوت

Blackmail (1929)

ترجمه : امیر علیزاده

حق السکوت اولین فیلم با کلام انگلستان در سال 1929 توسط آلفرد هیچکاک ساخته شد. استفاده از خلاقیت به جای دکورهای عظیم، جلوه های ویژه و یا دیالوگ های سنگین عامل جذابیت فیلم های هیچکاک است. صحنه های طولانی بدون کلام، حرکات اغراق آمیز صورت بازیگران و صداگذاری نه چندان مطلوب از آنجا ناشی می شود که فیلم در ابتدا صامت بوده و پس از آن به جهت رقابت با اولین فیلم با کلام آمریکایی به نام خواننده جاز دیالوگ به آن اضافه شده است. هیچکاک در ابتدا تمایلی به استفاده از صدا در فیلم ها نداشت. او احساس می کرد کلام با افزودن المان هایی از رمان یا تئاتر به فیلم از خلوص آن می کاهد. اما در نهایت علاقه اش به تایید شدن توسط مردم او را به استفاده از صدا ترغیب کرد.

حق السکوت داستان دو عاشق است. مرد، یک افسر پلیس رئیس ماب است که هر زمان شرایط مطابق میلش نباشد، غرولند می کند و زن به واسطه شخصیت دمدمی مزاجش، چندان وفادار نمی نماید. بعد از یک کشمکش لفظی زن برای لجبازی با دوست پسرش با نقاشی خوش صحبت و جذاب رابطه برقرار می کند. نقاش با تعارف کردن مشروب به او و سعی در پوشاندن لباس یک مدل به تنش، قصد اغوای او را دارد. هربار که زن تلاش می کند از دام او بگریزد، نقاش با عبارت کنایه آمیز او را از رفتن منصرف می کند. با کشته شدن نقاش توسط دختر سروکله یک باجگیر فضول پیدا می شود. نقطه عطف فیلم (هیچکاکی ترین صحنه) در مغازه خانواده دختر رخ می دهد. در این صحنه باجگیر سعی می كند بدون جلب توجه مشتری ها و ديگران، به دختر و دوست پسرش بفهماند که از رازشان باخبر است.

داستان فيلم در يك چرخه دايره اي شكل گرفته است. اشكال دايره اي مثل تلفن ها، رولور و چرخ هاي دوار همگي براين نكته تاكيد دارند. در ابتداي فيلم صحنه اي هست كه در آن دختر و پسر مشغول جدل هستند. مشابه همين صحنه در پايان فيلم هم وجود دارد. در صحنه بحث ابتداي فيلم زماني كه دختر از پسر مي پرسد چرا دير كرده او پاسخ مي دهد: توقع داشتي كل اسكاتلند يارد بخاطر تو متوقف شود؟

سكانس پاياني فيلم بنا به گفته هيچكاك به دو صورت فيلم برداري شده است. در نسخه ديگر دختر در پايان فيلم دستگير مي شود و در اين جا نيز حركت دايره اي در فيلم به وضوح ديده مي شود. پليس همانگونه كه در ابتداي فيلم در مورد مرد دستگير شده ديده بوديم، سنگدلانه از دختر انگشت نگاري مي كند.

فيلم بر اين نكته تاكيد دارد كه فقر دليل اصلي جرم است. در ابتداي فيلم نيروهاي پليس مردي را در يك محله فقير نشين دستگير مي كنند. اهالي و ساكنين محل به آنها اعتراض مي كنند و حتي كسي آجري به سمتشان پرتاب مي كند. اين مساله نشان دهنده همدلي همسايگان با هم است.

چند نكته:

دلیل اغراق آمیز بودن بازی ها اینست که هنرپیشه ها همگی هنرپیشه فیلم های صامت بوده اند. (مانند صحنه داخل مغازه و استمرار پلیس در حفظ ژست عصبانی و مستاصل)

صحنه صدا کردن پیشخدمت در رستوران زمان که دختر و پسر سرگرم جدل هستند بسیار بد و ناشیانه پرداخت شده بود. مرد برای صدا کردن پیشخدمت چندین بار به یک سمت اشاره می کند. شاید اینها نکاتی است که در آن زمان به آن توجه نمی شده است.

جمله ای از هیچکاک: مدت زمان یک فیلم باید مستقیما به ظرفیت مثانه انسان مربوط باشد.

موضوعات و مفاهيمي كه در فيلم هاي هيچكاك تكرار مي شوند:

Innocent: یک فرد بی گناه به جنایتی که مرتکب نشده محکوم می شود و مجبور به فرار می شود. تنها راه اثبات بی گناهی او شناسایی هویت مجرم اصلی است.

Marriage: مفهوم ازدواج یک ایده ال دست نیافتنی است. تقریبا در تمامی فیلم های او هیچ دو انسانی که تصمیم بگیرند باقی زندگیشان را با هم بگذرانند و این کار را با سعادت انجام دهند یافت نمی شوند.

Women: زنها در فیلم های هیچکاک غالبا در موقعیت هایی گرفتار می شوند که رهایی از آن امکان ناپذیر می نماید.

Police & Authority: آنها اهدافشان را بی ملاحظه و ترس از مورد پرسش واقع شدن دنبال می کنند. درست یا غلط تنها هدف آنها دستگیری شخص مورد نظرشان است.

Food: او از میز غذا بعنوان زمینه ای برای کمدی و درام استفاده می کند. صحبت درباره قتل و قاتل در زمان صرف غذا جریان می یابد.

No comments: